نقش سوالات اساسی در یادگیری زبان
یکی از مباحثی که در روان شناسی مطرح است، موضوع شبه نیازهاست. شبه نیازها، همانطور که از اسم آن مشخص است، نیازهای واقعی نیستند بلکه شبیه نیازهای واقعی هست. شبه نیازها در پاسخ به شرایط محیطی و موقعیتی برای انسان ایجاد میشود. یکی از شبه نیازهای مهم یادگیری زبان دوم است که تقریبا در اکثر بزرگسالان احساس میشود.وقتی انسانی نیازی را در خود احساس کرد اولین گام برای محقق شدن برداشته شده است. مراحل بعدی انگیزه شخص برای تامین کردن آن نیاز است. در مورد یادگیری زبان دوم نیز همین گونه است. اگر شخصی احساس کرد که احتیاج دارد به زبان دومی مسلط شود بایدانگیزه کافی برای ایجاد تحرک داشته باشد در غیر این صورت هرگز برای یادگیری اقدام مفیدی نخواهد کرد. اولین گام برای انگیزه سازی پرسیدن سوالات اساسی در مورد یادگیری زبان دوم است.
این سوالات شامل اینکه: چرا باید زبان دوم را یاد بگیرم؟ چگونه باید یاد بگیرم؟ آیا توانایی یادگرفتن زبان دوم را دارم؟ آیا شرایط مالی و زمانی برای یادگیری زبان جدید فراهم است؟ آیا یادگیری این زبان برای آینده من مفید خواهد بود؟….
هر چه میزان پاسخ های داده شده به این سوالات برای پاسخ دهنده از اهمیت بالاتری برخوردار باشد، در ایجاد انگیزه موثرتر است و به نحوی از روی پاسخ به این سوالات است که می توان پیش بینی کرد که آیا این شخص می تواند برای یادگیری زبان دوم تلاش مفیدی کند یا خیر؟
بنابراین اگر می خواهید برای یادگیری زبان دوم، شروع تازه یا شروع مجددی داشته باشید بهتر است اول به این سوالات (سوالات اساسی) به صورت مکتوب برای خود پاسخ هایی فراهم کنید و در صورتی که این پاسخ ها شما را قانع کرد که باید زبان دوم را یاد بگیرد، سعی کنید این پاسخ ها را هر چند روز یک بار مرور کنید تا نقش انگیزشی آنها حفظ شود.
در ادامه بر عوامل موثر بر انگیزش در راه یادگیری زبان دوم گفتگو خواهیم کرد.